آیا فیسبوک(Facebook) باید فیلتر باشد؟
بله.
فیسبوک(Facebook)باید فیلتر باشد.
چرا؟
چون با وضعیتی که اکنون دارد باید حالا حالاها فیلتر باشد.
بر چه اساسی؟
فیسبوک را تا حالا ندیده و هیچ بازدیدی از آن نداشته ام. چون فیلترشکن ندارم و تاکنون
فکر استفاده از آن را نکرده ام.
نیازی به قسم خوردن نیست.هیچ ادعایی هم مبنی بر پاستوریزه بودن تا این حد نداشته
و فقط سعی بر آن بوده تا بر اساس منطق با قضایا برخورد نموده و آنها را منطبق بر انصاف
پذیرا باشم.
شاید این سوال پیش آید که چگونه می توان وصف موصوفی کرد که آن را ندیده باشی؟
در جواب خواهم گفت بسیار آسان است. همان گونه که جناب حافظ علیه الرحمه با آن
ظرافت وصف می و میخواره نموده بدون اینکه لب به پیمانه زده باشد. و دهها مثال دیگر.
بلی! وصف فیس بوک را شنیده و خوانده ام در جاهای مختلف.
درج فقط همین یک مورد خبر در رسانه ها که چندی پیش یک جوان با سوء استفاده از
دختران ساده لوح که عکس های خصوصی و شخصی آنان را از طریق همین شبکه
بدست آورده بود و سعی در باجگیری و اخاذی از آنان داشت،نمونه ی مشتی از خروار
است. و کافییست تا انسان به ماهیت این شبکه ی فعلأ پوچ و بی ارزش پی ببرد.
الا ایحال متأسفانه مشکل ما در خصوص فیسبوک فعلأ بحث فیلترینگ آن نیست.
با وضعیتی که از شنیده ها حاکیست فیسبوک حالا حالاها باید هم فیلتر باشد.
هر چند این فیلتر شدن هم آنچنان سودی نبخشیده و ما جوانان هم ماشاءالله هزار
ماشاءالله فقط کافیست جلومان سدباشدحالا پشت سد هرچه باشدفرق نمی کند.
فقط عاشق عبوریم.و این یکی از خصایص و ویژگیهای اخلاقی ماست.فیسبوک هیچ
ندارد.یعنی چیزی که بدرد ما بخورد ندارد.طبق آنچه می گویند، اگر خیلی بی انصاف
نباشیم باید گفت 90% آن مزخرف است.و لهو و لعبی بیش نیست.لهو و لعب یعنی کار
عبث و بیهوده.اکثر محتویات آن خصوصأ آنچه از طرف فارسی زبانان صادر شده یکسری
چیزهای پیش پا افتاده است.
اما از زاویه ای دیگر اگر بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم فیسبوک یک دریچه ی گذر به
روی دنیاست و باید افسوس خورد.
افسوس و صد افسوس که عدو سبب خیر شده ولی ما قدر نمی دانیم. ما می توانیم
از این روزنه که دشمنان احمق ما به روی ما گشوده اند به نحو احسن استفاده کنیم.
این روزنه می تواند مجرای خوبی چهت انعکاس ندای توحید به قلب هیچستان متوحش
مدرن باشد جهت تسخیر قلوب و رام کردن انسان متوحش پنهان شده در پس پرده ی
مدرنیت. سو سو های این روزنه می تواند بشریت را به سمت سفره اسلام و توحید
ابراهیمی(ع) و محمدی (ص) بکشاند.
اما افسوس که ما گل را به زلف کودکی آویخته ایم. اکثر صفحات خود در درون این غول
عظیم تبادل اندیشه را به حرفهای بی محتوا و کم ارزش و رد و بدل کردن چند تا عکس
بی ارزش کرده ایم.
خلاصه عزیزان سخن زیاد و مجال در این مقال کم. فعلأ که ما سر کاریم و دشمن ما را
بهم مشغول داشته.باید طرحی نو دراندازیم.مشکل ما روی گرداندن از تکنولوژی وپیشرفت
نیست. مشکل ما نحوه ی استفاده از تکنولوژی بر اساس معیار خودمان است.
ما می توانیم از فیسبوک کریه المنظر کنونی فیس و چهره ی خوبی بسازیم.به شرط اینکه
ابتدا چهره ی خویش را تطهیر دهیم.
آری عزیز، به قول سهراب، چشمها را باید شست و جور دیگری باید دید.