پدیده ی شوم ماهواره همچنان در سایه سکوت قانون قربانی می گیرد!

 

ماهواره و استفاده از آن چندین سال است که تقریبأ در ایران عمومی شده و کمتر بامی را

می بینی که این چنین بومی نحس و شوم بر آن لانه نکرده باشد. دجالی تک چشم و فریبا

که در برهه ی آخرالزمانی در کوچه و بازار دو روزه ی این دنیای مکاره به راه افتاده و روز به روز

افراد بیشتری را اسیر کمند خود کرده و در محفل انس خویش جلیس می دهد. و ثانیه ها،

این در های گرانبها که خداوندگارشان به لطف و کرم خود بدانها بخشیده تا از آن به نحو

احسن و برای امور صحیح استفاده نمایند،به بهایی اندک از آنها می ستاند و در عوض

جنس و زر تقلبی بدیشان قالب می نماید.

لذا با اشراف بر این موضوع که وقت طلاست و واقعأ گرانبهاترین سرمایه ی انسانیست و نباید

آن را بیهوده تلف کرد.بر خود واجب دانسته تا وجدان خویش را قاضی قرار داده و مطلبی در این

خصوص نگاشته تا بعنوان تحفه ای هر چنداندک و مختصر از خود براین صفحات به یادگار گذاشته

باشیم. هر چند که می دانیم با این کار و سخن در این باب قطعأ تیغهای تیز انتقاد خیل عظیمی

از طیف به اصطلاح روشنفکر جوان و حتی تعدادی بزرگسال را که بر خواسته از طبع و احساسات

عهد شباب است را زیر حلقوم خود حس خواهیم کرد. اما تحمل می کنیم و این بار پیه را به

تن می مالیم.

آری ، می خواهیم حکمی بدهیم و فتوایی صادر کنیم، بدون اینکه ذره ای فقه بدانیم و اصولی و

خارجی و اجتهادی.

این یک بار را می خواهیم به فتوا و حکم عقل عمل نماییم. و ببینیم که عقل در این خصوص چه

حکم می راند؟ آیا عقل این بار بدون تقلید و فقط براساس قضاوت خود با یک حساب سر انگشتی

دو دو تا چهار تا به این نتیجه می رسد که ماهواره با این وضعیتی که اکنون دارد،جایزنیست و نباید

از آن استفاده کرد یا نه در پس توجیه خوب و بد آن قرارگرفته و درمقام دفاع از آن برآمده و می گوید

چون قسمتی از آن خوب است پس جایز است و می شود استفاده کرد.

مطمئنیم که عقل اینقدرهاهم بی انصاف نیست وبه فتوای صادره ی جایز نبودن این موضوع باما

همراهی خواهد کرد.و با آنهایی که می گویند منافعی هم دارد همراه نخواهد شد.بنازم عقل را .

عقل عقل است دیگر.

تأملی اندک در این آیه شریفه قران درخصوص شراب و قمار که سودهایی و زیان هایی

برای مردمان در آن است ولی گناه و زیان آن بیشتر از نفع آنست شاید راهنمای

خوبی برای مادر این زمینه باشد.آنجا که می فرماید:(یسئلونک عن الخمر و المیسرقل فیهما

اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما ........کذلک یبین الله لکم الایات لعلکم تتفکرون.

ای پیغمبراز تو ازحکم شراب و قمار می پرسند.بگو دراین دوکار،گناه بزرگی است وسودهایی،ولی

زیان و گناه آن بیش ازمنفعت آن است .........خداوند بدین روشنی آیات خود را برای شما بیان کند

باشد که تفکر کنید و عقل را بکار بندید. ) - سوره مبارکه ی بقره - آیه  219

بله عزیزان به همین راحتی درعرض چندثانیه تفکرروشن می گرددکه استفاده ازماهواره جایزنیست.

چون قطعأزیان های آن بیش ازمنفعت آن است.تمام والسلام.حالا هرکس هرچه می خواهد 

بگویدفایده ای نداردوفقط توجیه است وبس وگرنه مسأله به این روشنی نیازی به اینهمه هیاهو ندارد.

این از این جنبه که به راحتی روشن گردید.اما جنبه ی دیگر که بیشتر مدنظر ماازطرح این موضوع بود

بحث قانون بود.نقش قانون درخصوص بحث ماهواره چیست؟قانون جمع آوری ماهواره اگرقراراست

اجراشود پس چرا اجرا نمی شود؟و اگرجنبه اجرایی نداشت پس چرا تصویب شد؟واقعأ نقش قانون

در این رابطه چیست که این پدیده ی شوم همچنان در سایه ی سکوت آن قربانی می گیرد.

چه خانواده هایی که در اثر تأثیر سوء برنامه های غیر اخلاقی شبکه های بنیان برانداز فارسی زبان

خارج از کشور از هم نپاشیده اند! چه مدها و لباسها و آرایش هایی که باب نشده!

ذائقه جوانان به طرز وحشتناکی در تمام ابعاد زندگی عوض شده و به سمت و سویی نامعلوم و

آینده ای مبهم تغییر مسیر داده است. تأثیر نا مطلوب برنامه های آموزشی غیر مفید حتی بر بچه ها

و کودکان دبستانی کاملأ مشهود بوده و کار ساز واقع شده است.

در این بین قانون را می بینیم که منفعلانه به نظاره نشسته و کاری از پیش نمی برد.

الان را که نمی دانم . اما طبق گزارشات موجود و ارائه شده بر اساس خبری منتشر شده از

طرف آقای جواد آرین منش  نایب رئیس آن موقع کمیسیون فرهنگی مجلس به نقل از خبرگزاری مهر

به تاریخ 87/9/4 در سایت خبری عصر ایران ،5/4 میلیون گیرنده و دیش ماهواره غیر مجاز در کشور

فعال است. 17 هزار و 666 شبکه ماهواره ای فعال درجهان وجود دارد که ازاین تعداد 3 هزار شبکه

درایران ازطریق آنتن و دیش معمولی قابل دریافت است.از این بین 380 شبکه به موسیقی،74شبکه

تبلیغات مدولباس و لوازم آرایشی،273 شبکه به تبلیغ ادیان ساختگی و 235شبکه برنامه های

مبتذل پخش می کنند. (خدا رحم کند.(

حال بااین وضعیت واینهمه هجمه تبلیغاتی ورسانه ای غالب چگونه بایدسکوت کردومنتظرفرجی ماند؟

قانون باید وضعیت خود را از این حالت بلاتکلیفی مشخص و مجری خود یعنی دولت را هر چه سریعتر

وارد گود کند وازهرروش ممکن ومعقول واخلاقی استفاده ونسبت به حذف این غده چرکین ومرگ آور

از پیکره ی اجتماعی جامعه اقدام نماید. و گرنه باید هزینه های بسیاری را درآینده صرف خسارتهای

ویرانگراین پدیده شوم نماید.که این امرهم مثل تمام امور بدون همکاری خودافرادجامعه میسرنیست.

 

پس ای مسلمانان،ای شیعیان حضرت علی بن ابیطالب(ع)،ای مردان،ای زنان،ای هرآنکس که

دستت می رسد،کاری بکن.کاری بکن کارستان.

ای معلم،تو امانتدار دین و علم و روشنایی هستی مبادا تاریکی جهل شیطانی به خانه ات نفوذ کند.

ای مهندس،گونیایت نه تنها به واسطه ی طراز اجسام است که باورها را هم باید طراز کند.

ای دکتر،نه تنها مرهم زخمهایی که طبیب دلها نیز هستی.

ای مشهدی،ای کربلایی ..............

ای حاجی که چندی پیش رمی جمره کردی،اینبار هم و اینجا هم ابلیس راازبام خانه فرزندانت بران.

 

دفتر های مشق دیروزی ، وبلاگ های امروزی


وبلاگ ووبلاگ نویسی درچندساله اخیرباتوجه به رشدروزافزون انسان درعرصه ی فن آوری اطلاعات بااقبال 

عمومی بسیار خوبی،خصوصأدرکشور عزیز ما روبرو بوده است.وبلاگ و وبلاگ نویسی درواقع یک ظرفیت

فرهنگی جدیدونوپاست،که حداقل می شودگفت درکشورما یک پدیده ی نو ظهوراست.روزانه حجم انبوهی

ازوبلاگها درسایتهای میزبان وسرویس ده وبلاگی بصورت رایگان متولدوثبت می گردند.تولیدوبلاگ بااینهمه

تیراژ بالانویدتازه ای درعرصه تولید علم و ردوبدل اطلاعات جهت سامان بخشیدن هرچه بهتر به امور بشری 

محسوب می گردد . و این می تواند یک اتفاق میمون و مبارکی در این زمینه باشد .

به نظرمن امروزه دیگرراه اندازی وداشتن یک وبلاگ به سان دفترمشق یک دانش آموزکلاس اولی ست،که در

روزاول مدرسه جلوهردانش آموز ایرانی و منوجانی می گذارندواز اومی خواهندکه تا اولین داشته هایش را 

بر روی صفحه سفید دفترش مشق کند .

و او هم شروع می کندبه خط خطی کردن صفحه دفتر .در روزهای اول مدرسه خودش هم از نوشته ها و

مشق های بی سروته خودکه بعضی ازحروف الفباراوارونه وبعضی رابدون نقطه ویا کج ومعوج نوشته کلی

خنده اش می گیرد.گاهی دفترش را سروته می گیرد و یک روز از صفحه آخر،روزدیگر از صفحه وسط وحتی

گاهی ممکن است برروی جلددفترهم بنویسد.خلاصه اینکه درآن روزهای اول خیلی دستپاچه وعجول است.

و نمی داند چه کند.و از طرفی هم دوست داردهرچه سریعتر یاد بگیرد و پیشرفت کند . تا اینکه کم کم رشد

می کند و در اثرتمرین و  مشق بسیار،در مراحل بعدی براحتی وزیبایی هرچه تمامتر تکالیفش رامی نویسد،

و به عرضه نمایش دیگران قرار داده و از این بابت روز به روز خرسند تر می گردد.وتامراحل جوانی وبزرگسالی

هم ادامه می دهد.که این را حداقل در کشور پهناور و شهر مان به عینه می بینیم . وبلاگ و وبلاگ نویسی از

نظر بنده یک ابزار خود تربیتی و دیگر تربیتی است که اگر در مسیر صحیح و واقعی خود قرار گیرد،یک معامله

هر دو سر برد است . یعنی ما علاوه بر مخاطب،در قدم اول در واقع داریم  خودمان را تربیت می کنیم که

این موضوع خیلی مهم،و از جایگاه ویژه ای برخوردار است.و این همان چیزی است که بنده حقیررامجاب کرده

تا در این عرصه وارد شوم . امیدوارم که ان شاء الله بتوانم در این زمینه موفق باشم .

امروزه تعداد بسیار زیادی وبلاگ نویس درکل دنیا،کشور،شهروحتی درکورراه ترین روستاهابصورت زنجیره ای

وعنکبوتی درشبکه ای عظیم،تحت عنوان وب به هم تنیده وخواسته یاناخواسته درکنارهم زندگی می کنند

که علی رغم مسافت بسیار طو لانی مکانی و جغرافیایی درعرض چند ثانیه تنها با یک کلیک ساده دق الباب

کرده و به حریم و خانه یکدیگر وارد می شوند .  به صورتهای مختلف کلامی ، تصویری و نوشتاری با هم به

گب و گفت نشسته و از بقالی سر کوچه ی خود گرفته تا صحبت های بله برونی خود را در فضایی مجازی

تجربه می کنند.اندیشه ها بطور مداوم در اصطکاک و تعامل با هم،همزده شده واین طرف وآن طرف می روند

تا بهترین آن تولید شود.افکار بطور متقابل برروی هم تأثیر گذاشته واین می تواندمنجربه تولید فرهنگ مکان

و قومی،در مکان و قوم دیگر شده تا جایی که منتهی به استحاله کلی فرهنگ یکی از طر فین معامله گردد.

در این بین صاحبان اندیشه غالب از هر طیف و قومیت و نژادی ، چه حق وچه ناحق که باشند ، می توانند

سرنوشت امور را بدست گرفته و دهکده ی جهانی را مدیریت کنند،حرفشان را به کرسی بنشانند وخود را

ارباب دنیا بدانند .

وبلاگها محافل و مکانهای بسیار خوبی جهت ظهور انواع استعداد ها،ظرفیتها و آزادشدن پتانسیل هایی

است که تا قبل از آن بنا به دلایل خاصی فرصت بروز نداشته اند.اما اکنون می توانند بادراختیار داشتن دفتر

مشقی رایگان،هرآنچه را که دل تنگشان می خواهد،بنویسند. که با هر بار نوشتن نوک مدادشان می شکند

ودوباره صیقل می خوردودرخشان تر می شودتاجایی که درباورخودشان هم نمی گنجدکه چنین توانایهایی 

داشته اند.وبلاگها مکانهاوظرفیت های مناسبی می توانندجهت ارائه ایده هاوابراز عقاید و نظریات مختلف از

هرقشروسلیقه ای درجهت تحقق بخشیدن به مسأله مردم سالاری دینی ودموکراسی باشند.که بحمد الله

این عرصه اکنون در فضای مجازی کشور ما بخوبی مهیاست.وبلاگها همچنین پارکهای بسیارخوب ومتنوعی

جهت مهار و مدیریت اندیشه های نسل جوان امروزیست ، که متأسفانه باید اذعان کنم که از این حیث هنوز

اقدامات چشمگیری در فضای مجازی ما انجام نشده است . و این حقیقتی آشکار است که همه شاهد آن

هستیم.تفکرات،ایده ها و اندیشه های سرگردان و طبقه بندی نشده ای که سرمایه های انسانی یک ملت

محسوب می شوند، بصورت معلق وبدون هدف برروی این تار عنکبوتی این طرف و آن طرف سرمی خورند، 

تااینکه درحفره های عمیقی که به همت پولهای کثیف وبادآورده ی سرمایه داری غرب کنده شده وروزبه روز

عمیق و عمیق ترهم می شوند،در بطن غول های دهان باز کرده ای تحت عنوان فیس بوک و توییتر وامثالهم

که نه تنها اجتماعی بلکه کاملأ ضد بشری اند فرو می روند و آنجا منفعلانه تغذیه فکری وعقیدتی ودر نهایت

استحاله می شوند. اینکه مقوله ای حساب شده،بعنوان شبیخون فر هنگی کار دشمنان ماست و در این راه

هیچگاه ازپای نخواهندنشست راهم من وهمه مردم می پذیرند و قبول دارند.اما آنچه زجر آورتر و کشنده تر از

حملات حساب شده ی دشمنان خارجی درقالب این سایتها و شبکه های بظاهر اجتماعی ست،باید اعتراف

کنیم وبپذیریم که عدم مدیریت صحیح وناکافی اندیشه های تولیدشده درفضای مجازی درون مرزی ست،که

نزدیک است سرمایه های انسانی و جوان ما را تا به سر حد انحطاط و نیستی بکشاند .

آری،این جوالدوزیست که به خود وخودمان می زنم،تا شصتمان با خبرشود وبدانیم که گاهی اوقات،ازماست

که بر ماست.و نمی شود همه چیزرابه حساب دشمن گذاشت.گاهی وقتها این خودمان هستیم که دانسته

یاندانسته آب به آسیاب دشمن می ریزیم وبا ناپختگی یا ندانم کاری وعدم تعهد،باعث التهاب وداغی تنوراین

فضامی گردیم.برنامه های خیلی هدفمندی جهت مدیریت وهدایت فضای وبلاگ و وبلاگ نویسی و...درعرصه 

دهکده ی جهانی نداریم.اندیشه و دغدغه ی تربیت جسم وبدن که همان تربیت بدنی است رابه شدت داریم و

انواع واقسام تحرکات،مسابقات و رقابت های جسمانی با صرف میلیاردها تومان برگزار و پوشش می دهیم.

امابه رقابتهای ذهنی و اندیشه ای بهای زیادی نمی دهیم.البته که تربیت بدن و آمادگی جسمانی نیروی

انسانی بسیاربسیارخوب ومهم ومورد تأکید است و امیدوارم که باعث سو ء تفاهم نشود.اما انتظار اینست

که بیشتر نه،حداقل به همان تناسب هزینه هایی هم صرف رقابت ومسابقات تولید ایده وفکر ارزشی دربستر

مورد نظراین نوشتار،مثلأ وبلاگ و بلاگ نویسی مفید و ارزشمند گردد.تا شایدبه لطف خداوند متعال سمت و

سویی پرمحتوا وغنی پیدا کنندواز لاک سرگرمی بودن صرف خودبیرون آیند.چه اشکال دارد که ماهمانند لیگ

برترفوتبال وسایرلیگ هادرورزش های دیگر،مسابقات کشوری مثلأوبلاگ و وبلاگنویسی داشته باشیم؟که

مندرهمین جااین پیشنهادرابه مسئولین می دهم وخواهشم این است که این پیشنهادراافسانه ای خنده دار

وغیرمتعارف نخوانند،چون هرچه فکرمی کنم می بینم که این تارعنکبوتی خواسته یاناخواسته به دورما و

جوانان ماتنیده وناگزیریم و هیچ کاری هم نمی توان کرد.ما هرچندسوراخ ها و درز های آن را نسبت به

خارج ببندیم . درون آن را چکار کنیم؟ 

آیا بهتر نیست که با مدیریت و ترفند های عاقلانه آن را رام خود کرده و در جهت ارزشهای اعتقادی،دینی،

مذهبی و ملی خود سوق دهیم و بهره برداری کنیم ؟

بنابراین در پایان با  تأملی عمیق به این نتیجه می رسیم که سر و سامان دادن و هدایت افکار سردرگم این

نسل درچت روم هاو یاساخت وبلاگهایی صرفأ سرگرم کننده ویا تبلیغاتی که سود کلان حاصل ازآن اکثرأبه

جیب سرمایه داران خارجی می رود،ارزش آن را دارد،که هم اکنون دست بکار شویم و آستین ها رابالا بزنیم.